سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برخورد با مردم

وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشرِکُوا بِهِ شیْئاًوَ بِالْوَلِدَیْنِ إِحْسناً وَ بِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتَمَی وَ الْمَسکِینِ وَ الجَْارِ ذِی الْقُرْبی وَ الجَْارِ الْجُنُبِ وَ الصاحِبِ بِالْجَنبِ وَ ابْنِ السبِیلِ وَ مَا مَلَکَت أَیْمَنُکُمْإِنَّ اللَّهَ لا یحِب مَن کانَ مخْتَالاً فَخُوراً (1)
 
برای اینکه ماشین زندگی را در محلههای دنیوی درست برانیم و مسیر را گم نکنیم تا سلامت به پایان خط برسیم باید نسبت به یک سری از اصول، آگاهی کسب نماییم از جمله اینکه حداقل خیابانهای اصلی را بشناسیم و با علایم راهنمایی و رانندگی و نحوهی راندن ماشین آشنایی کامل داشته باشیم. 
کلام اهل بیت(علیهمالسلام) علایم راهنمای ما در این مسیر پر پیچ و خم هستند و سخنان گهربار نبی مکرم اسلام به همراه رفتار آن ذات مقدس هنگام مواجهه با شرایط گوناگون، ترسیم کنندهی خطوط اصلی حرکت مسلمانان خواهد بود. برای نمونه در روایت زیر که رهبر معظم انقلاب در ابتدای یکی از جلسات درس خارج فقه خود آن را بیان نمودند نکات کلیدی بسیاری در کلام و نوع رفتار رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) به چشم میخورد که ایشان در قالب ترجمه و توضیح مختصر به آنها اشاره مینمایند و ما نیز به تبیین برخی از آنها در انتهای نوشتار خواهیم پرداخت.
عن الصادق علیه السلام قال: جائت فاطمة علیها السلام تشکوا إلى رسول الله (صلى الله علیه وآله) بعض أمرها، فأعطاها رسول الله کریسة، و قال تعلمى ما فیها. فإذا فیها من کان یؤمن بالله و الیوم الاخر فلا یؤذی جاره ومن کان یؤمن بالله والیوم الاخر فلیکرم ضیفه، و من کان یؤمن بالله و الیوم الاخر فلیقل خیراً او یسکت. (2)
حضرت فاطمه زهرا(سلاماللهعلیه) دربارهی چیزی شکایت داشت، درد دلی با پدر انجام میداد. در همین زمینههای دنیایی، چنانچه در آن روایت مربوط به تسبیحات حضرت زهرا(سلاماللهعلیه) از زیادی کاری که بر عهدهی آن بزرگوار در خانه بود، شکایت میکرد و خادمهای از پیغمبر طلب میکرد. اینجا هم از یک چیزی شکایت داشت، ناراحت بود. اینجا پیغمبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در پاسخ فاطمه(سلاماللهعلیه) که احبّ خلق ا... پیش پیغمبر بود، که حالا از یک دفتری، کُرَیسه تصغیر کُراس است، یا کراسه؛ یک دفترچه، حضرت نوشتهای را به او دادند، فرمودند: «آنچه در این کریسه هست، این را فرا بگیر!» حضرت به آن کریسه نگاه کردند، این جمله در آن بود: «آن کس که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارد، همسایهی خود را آزار ندهد.» چه همسایهی محل سکونت، چه همسایهی محل کار، چه همسفری که با انسان همراهی کند.  
همسایه، یعنی کسی که همراه با انسان است و همچنین «مهمان خود را اکرام کند.» این هم یک اصلی از اصول انسانیّت است.  فقط این نیست که تعارفات و تشریفات رعایت بشود؛ نه، کسی که بر شما وارد شد، او را باید گرامی بدارید، مهمان را باید گرامی بدارید. اکرام کردن یعنی گرامی داشتن. گرامی داشتن طرق مختلف و شئون مختلفی دارد. این اهتمام به انگیزهی یک انسان است که بلند شده آمده سراغ شما، وارد منزل شما یا محل کار شما مثلاً شده. این، شامل ارباب رجوع هم هست، ارباب رجوعی که به انسان مراجعه میکند، به یک معنا اینها هم ضیف هستند، باید انسان اینها را گرامی بدارد. «اگر بناست حرفی بزند، حرف نیکو بزند یا اگر حرف نیکویی ندارد، ساکت بماند.» آنچه میخواهید بگویید، منطق شما، کلام شما باید نیکو باشد. حال، نیکو بودن یا ذکر خداست، یا تعلیم معارف الهیه است یا انس با دوستان است یا تحبیب بین برادران است و از این قبیل، اینها همهاش خیر است. اگر خیری نیست، سکوت کند.
در قبال اظهار ناراحتی یا اظهار نیاز فاطمه زهرا(سلاماللهعلیه) به پدر بزرگوار، حضرت این معارف را به او هدیه میدهند. این هدیه از هدیهی پول و هدایای مادی خیلی ارزشش بیشتر است. همانطور که عرض کردیم، در باب تسبیحات حضرت زهرا(سلاماللهعلیه) هم همین است، که حضرت گله کردند از وضعیت داخلی زندگی خودشان، حضرت فرمودند: «بعد از هر نماز این اذکار را بگو!»
 
ببینید، اینها، نوع تعاملها را نشان میدهد. گفت ما کجاییم در این بحر تفکر، تو کجایی! (2)  آنها چه فکر میکردند و کجا بودند، ما چهقدر عقبیم و چهقدر فاصله داریم! که با این داعیههایی که داریم، باید خودمان را برسانیم. (3)
 
پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در قالب دفترچهای که به دخت گرامی خویش هدیه فرمودند نصایحی را گنجاندند که نه تنها مختص به حضرت فاطمه(سلاماللهعلیه) نیست بلکه بیش از آن بانوی نمونهی تمام اعصار، ما مسلمانان مخاطب توصیههای گرانقدر نبوی هستیم. سه گفتار دلنشین درون آن کریسه بود که شرح هر یک، اوراق مفصلی را میطلبد بنابراین ما تنها به چند نکتهی کوتاه که مد نظر رهبر معظم انقلاب نیز بود، اشاره مینماییم.
   
نکتهی اول دربارهی رعایت حال همسایگان است. رهبر معظم انقلاب مصادیقی برای همسایه ذکر کردند که شاید کمتر مورد توجه قرار میگیرد: «چه همسایهی محل سکونت، چه همسایهی محل کار، چه همسفری که با انسان همراهی کند. همسایه، یعنی کسی که همراه با انسان است.» (5)
 
مصداق همسایهی محل سکونت به ذهن همه متبادر میشود بنابراین بحث اصلی این است که همسایهی محل کار یعنی همکارانی که در محیطهای اداری و کار با آنها مجاور هستیم مطابق این نبوی ارزشمند و شرح رهبر انقلاب، از حق همسایگی بر ما برخوردارند و این نکتهی بسیار حایز اهمیتی در تنظیم روابط ما در محل کار است. حقوق همسایه به قدری با اهمیت است که حتی کسی که چند ساعت در مسیر سفر در کنار ما حضور دارد از حقوقی برخوردار خواهد بود و این اوج توجه اسلام به مسألهی روابط اجتماعی است. (6)
 
در واقع و در همهی زمینهها اسلام دستور به رعایت حال اطرافیان داده است و این مسأله حتی در مورد پیروان سایر ادیان نیز صدق میکند. به خصوص در جهان ماشینى که همسایگان کوچکترین خبرى از هم ندارند و گاه مى‏شود دو همسایه حتى پس از گذشتن بیست سال نام یکدیگر را نمى‏دانند این دستور بزرگ اسلامى درخشندگى خاصى دارد، اسلام اهمیت فوق‏العاده‏اى براى مسایل عاطفى و تعاون انسانى قائل شده در حالى که در زندگى ماشینى عواطف روز به روز تحلیل مى‏روند و جاى خود را به سنگدلى میسپارند.
 
معظم له در باب اکرام میهمان نیز به نکتهیجالبی اشاره مینمایند که ارتباط مستقیم با محیطهای اداری دارد: «کسی که بر شما وارد شد، او را باید گرامی بدارید ... این اهتمام به انگیزهی یک انسان است که بلند شده آمده سراغ شما، وارد منزل شما یا محل کار شما مثلاً شده. این، شامل ارباب رجوع هم هست، ارباب رجوعی که به انسان مراجعه میکند، به یک معنا اینها هم ضیف هستند، باید انسان اینها را گرامی بدارد.»
 
مقام معظم رهبری نگاه ظریف و بسیار جالبی به مسألهی اکرام میهمان دارند. ایشان معتقدند انگیزهی طرف مقابل که رنجی را بر خود هموار کرده و سراغ شما آمده ایجاب میکند که مورد اکرام قرار گیرد و با این توصیف به طور حتم نباید میهمان را محصور در کسی بدانیم که به منزل ما میآید. این مسأله بسیار حایز اهمیت است که ارباب رجوع در ادارهها به نوعی میهمان محسوب شوند. در حقیقت با این تعریف وظیفهی کارمندان سنگین خواهد شد زیرا وقتی شخصی به آنها مراجعه میکند او میهمان به شمار میرود، میهمانی که رسول الله(صلیاللهعلیهوآله) امر به اکرام او نموده است.
 
روایت بسیار ساده است ولی وقتی دقت نظر بیشتری روی آن صورت میگیرد خواهیم دید که چه نکات کلیدی و راهبردی ای درون آن نهفته است که ما از آن غافلیم. به خصوص دربارهی محیطهای اداری که غالباً به دلیل وارداتی بودن اصل موضوع، فرهنگ رفتاری ما نیز در این گونه محیطها یا مغایر با دستورات اسلام است یا حداقل در بسیاری از موارد اسلامی نیست. توجه به نکاتی از قبیل دو نمونهای که در این روایت نبوی هست و به کار بستن آنها ما را یاری میکند تا رفتارمان را اصلاح نموده و اسلامی نماییم.
 
نکتهی پایانی دربارهی نوع رفتار رسول الله(صلیاللهعلیهوآله) با دخت گرامی خویش است. حضرت بر خلاف آنچه در عرف معمول است به جای رسیدگی مستقیم به شِکوهی دخترشان، هدیهای به او میدهند. جالبتر اینجاست که نوع هدیه مخالف آن چیزی است که انتظار میرود. به طور مسلم در همین بخش کوتاه از رفتار رسول الله(صلیاللهعلیهوآله) درسهای فراوانی نهفته است. حضرت میخواهند تذکر بدهند که ریشهی بیشتر ناراحتیها در نوع نگرش ما به زندگی است. اگر نگرشمان را اصلاح نماییم سایر مسایل نیز به دنبال آن برطرف خواهند شد لذا هدیهی خویش را متشکل از سه سخن پندآموز قرار دادند. از طرفی نشانگر این است که نباید هدایای خود را محصور در مادیات بدانیم. ما باید با تأسی از رسول مکرم اسلام در موقعیتهای گوناگون در کنار هدایای مادی، از این گونه هدیهها نیز بهره ببریم و به این صورت نیز هدیه بدهیم که هم امر به معروف و نیکی نمودهایم و هم در شناخت راه و نگرش صحیح زندگی به دیگران یاری رساندهایم و چه هدیهای با ارزشتر از این میتوان، به کسی هدیه داد!؟
 
هر چند رواج این مسأله در جامعه نیاز به فرهنگ سازی دارد اما بنا به فرمایش مقام معظم رهبری: «ما با این داعیههایی که داریم باید خودمان را برسانیم.»
 
پی نوشت‏ها:
 
1- سورهی نساء، آیهی 36؛ ترجمه: «خدا را بپرستید و چیزی شریک او مگیرید و به پدر و مادر احسان کنید و همچنین به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و همسایه نزدیک و همسایه دور و رفیق مصاحب و در راه مانده و بردگان که مملوک شمایند، که خدا افرادی را که متبخر و خود بزرگ بینند و به دیگران فخر می‏فروشند دوست نمی‏دارد.»
 
2- الشافی، صفحهی 626؛ اصول الکافى ج 2 ص 667 ؛ الوسائل ج 2 کتاب الحج باب وجوب کف الاذى عن الجار.
 
3- سعدی علیه الرحمه چنین سروده است: 
 
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی      عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم    باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی
ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه         "ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی" ...
 
4- روایت یاد شده در ابتدای جلسهی درس خارج فقه مقام معظم رهبری در تاریخ 13/7/90 بیان شده است.
 
5- در تفسیر آیهی 36 سورهی نساء که در ابتدای نوشتار آوردیم علامه طباطبایی نوشتهاند: «معنای دو جملهی جار ذی القربی و الجار الجنب (که در متن آیه آمده است) از آنجا که در مقابل هم قرار گرفته‏اند، اولی همسایهی نزدیک و دومی همسایهی دور است، چون کلمهی (جنب) به معنای اجنبی است و در اینجا قرینهی نام برده معنای دور را به آن می‏دهد و منظور از این دوری و نزدیکی دوری و نزدیکی از نظر خانه است، در روایت هم از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) نقل شده که همسایه را تحدید فرمود به کسی که بین خانهی تو و خانهی او چهل ذراع، یعنی بیست ذرع فاصله باشد و در روایتی دیگر تحدید شده به چهل خانه، که احتمال دارد روایت اولی خواسته باشد همسایهی نزدیک را تحدید کند و دومی همسایهی دور را و جملهی الصاحب بالجنب به معنای کسی است که پهلوی آدمی باشد، حال یا در سفر از سایر رفقا به انسان نزدیکتر باشد یا در حضر خانه‏اش دیوار به دیوار آدمی باشد یا در جای دیگر مصاحب آدمی باشد.» (تفسیر المیزان)
 
6-    حکایت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) با مرد مسیحی در سفر نمونهی بارز دیدگاه اسلام در این زمینه است: «روزی حضرت علی(علیهالسلام) با یک مسیحی همسفر بودند. بعد از مسافتی، آن مسیحی گفت که مقصد من فلان شهر است و حضرت علی(علیهالسلام) نیز فرمودند که مسیر من به کوفه است. پس از طی مسافتی به دو راهی کوفه رسیدند. مرد مسیحی از حضرت جدا شد و به راه خود رفت و مشاهده کرد که حضرت علی(علیهالسلام) به راه کوفه نرفت و به دنبال او میآید. او با تعجب پرسید مگر شما به کوفه نمیروید؟ حضرت پاسخ دادند: بله، من به کوفه میروم، ولی میخواهم شما را تا مسافتی بدرقه کنم؛ زیرا این دستور رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) است. مرد مسیحی که تحت تأثیر این رفتار قرار گرفته بود، مسلمان شد.»